چرا در شعب ابي طالب نيستيم؟

چرا در شعب ابي طالب نيستيم؟
گروه اقتصادي «خبرگزاري دانشجو»؛ طی چند روز اخیر در ادبیات اقتصادی و سیاسی کشور مثال ها و تشابهاتی مطرح می شود که سبب شده درک صحیح آنچه در زمان پیامبر (ص) رخ داده به درک شرایط و اوضاع کنونی کمک کند.
برخی از فعالان سیاسی و اقتصادی معتقدند دولت تعمدا به دنبال آشتفتگی در بازار است. برخی دیگر معتقدند دولت میخواهد کسری بودجه خود را جبران کند، برخي ديگر اوضاع کنونی کشور را به شعب ابی طالب تشبیه مي كنند و برخی برآنند که دولت میخواهد با این کار نشان دهد که تحریمها کاری بوده و باید با آمریکا مذاکره شود.
«نظام جمهوری اسلامی امروز نه تنها در شرایط شعب ابیطالب نیست، بلکه در شرایط بدر و خیبر قرار دارد.» این تبیین رهبر معظم انقلاب از وضعیت کنونی کشور است.
چه شد که ماجرای شعب ابی طالب این روزها بر سرزبان ها افتاده؟
چندی پیش بهمني، رئیس کل بانک مرکزی در اظهار نظری جنجالی اوضاع کنونی کشور را به شعب ابی طالب تشبیه کرده بود.
وی گفته بود: دو سال باید وضعیت شعب ابی طالب را تحمل کنیم.
بهمني به صورت غیر مستقیم به پیامدهای تحریم بر اقتصاد ایران اشاره و تاکید کرد که تحریمها اقتصاد ایران را دچار مشکل خواهد کرد.
ماجرای عسگر اولادی
پیشتر هم اسدالله عسگر اولادی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین طی مصاحبه ای با یکی از خبرگزاری ها اعلام کرد که تا شش ماه آینده در کشور قحطی خواهیم داشت!! سخنان ایشان موجبات ذوق زدگی خیلی از سایت ها و خبرگزاری های خارجی را فراهم آورد و بازتاب گسترده ای در بین رسانه های فارسی زبان خارج از مرزها از جمله العربیه فارسی، بالاترین، آزادگی و بسیاری از مجموعه های خبری دیگر داشت.
چرا شعب ابيطالب؟
مسلمانان به همراه پیامبر و خانواده اش به مدت سه سال در این شعب تحت محاصره اقتصادی مشرکان مکه قرار داشتند. محاصره اقتصادي شعب ابيطالب بيش از آن که يک واقعه صرفا اقتصادي در صدر اسلام باشد، نمادي از مقاومت مقتدرانه مسلمانان در برابر کفار و مستکبران زياده خواه است که در برابر حقوق اقتصادي مسلم مومنين عزت و شرافت آن ها را مطالبه مي کردند. اما آيا امروز ما در شرايط شعب ابيطالب هستيم؟
اشتباه برخي از دولتمردان ما در اين است که اول فهم صحيحي از اوضاع منطقه و جهان ندارند و دوم گوهر انقلابيگري را در ايستگاه دولت نهم جا گذاشته اند؛ چرا که امروز شرايط داخلي و خارجي به گونه اي است که مي توان کشور را در آستانه يک فتح الفتوح ارزيابي کرد نه شعب ابيطالب.
چرا بدر و خیبر؟
غزوه بدر وخیبر جزو درخشان ترین زمان های اسلام و اوج اقتدار مسلمانان در زمان پیامبر محسوب می شود. غزوه بدر به این سبب واقع شد که اموال و داراییهای مسلمانان پس از هجرت از مکه به مدینه، توسط مشرکان قریش مصادره شد، به همين خاطر، پیامبر(ص) پس از تأسیس حکومت اسلامی در مدینه و کسب اقتدار سیاسی و اجتماعی، در مقام مقابله برآمده و برای تصرف کاروان اقتصادی مکه که از شام آمده و عزم رسیدن به مکه داشت، اقدام نمود.
در اين ماجرا، مشرکان قریش به سرکردگی ابوسفیان که حیثیت خود را در خطر میدیدند، به مصاف اسلام آمدند که البته با شکست تحقیرآمیز و مفتضحانهای نيز روبهرو شدند. در این نبرد، علی رغم اینکه تعداد کفار سه برابر مسلمانان بود، با امداد الهی و از جان گذشتگی مسلمین، ضربه سختی خوردند.
تشبیه وضعیت و شرایط جامعه امروز ایران به بدر از آن روست که اگر دشمنان انقلاب بخواهند با ادامه تحریمهای اقتصادی و اصرار بر نخریدن نفت ایران به کشورمان فشار بیاورند، جمهوری اسلامی از بستن تنگه هرمز که شریان حیاتی و انرژی غرب را قطع می کند، همانطور که پیغمبر اکرم(ص) عمل کرد چشم پوشی نخواهد نمود.
در وضعيت كنوني كه كشورهاي اروپايي تهديد به تحريم نفتي ايران كرده اند چه دلايلي باعث مي شود كه وضعيت ايران به بدر و خيبر نزديكتر باشد تا به شعب ابي طالب؟
اول اينكه، تحریم نفتی ایران، شوک بزرگی در پی دارد و اروپای بحران زده با شرایط سخت مالی و اقتصادی خود تحمل پذیرش این شوک بزرگ را ندارد.
دوم: تحریم نفتی ایران می تواند بستن تنگه هرمز را در پی داشته باشد.
لازم به ذكر است که مطابق کنوانسیون های 1958 ژنو و 1982 جامائیکا، بستن تنگه هرمز، حق مسلم جمهوری اسلامی ایران است و حتی انجام ایست و بازرسی کشتی های عبوری می تواند، افزایش جهشی قیمت نفت، نرخ بیمه، اخلال در ارسال اسلحه و مهمات به کشورهای همپیمان آمریکا در منطقه و... را در پی داشته باشد.
سوم: اگرچه عربستان تعهد کرده است با افزایش صادرات نفتی خود، پی آمد تحریم نفتی ایران را پر کند ولی این اعلام آمادگی در حد و اندازه یک بلوف قابل ارزیابی است.
چهارم: تنها 17 تا 18 درصد از نفت ایران به اروپا و عمدتا 4 کشور اسپانیا، یونان، فرانسه و ایتالیا صادر می شود و این 4 کشور در شرایط اقتصادی شکننده ای قرار دارند.
پنجم: تحریم نفتی ایران، قیمت نفت را به گونه ای تصاعدی و جهشی افزایش خواهد داد و این افزایش قیمت منحصر به نفت ایران نخواهد بود. جهش قیمت نفت برای اقتصاد بحرانی اروپا یک کابوس وحشتناک و پدیده ای شکننده است.
یکی از ویژگی های دو نبرد بدر و خیبر این بود که معادله میان مسلمین و مشرکین را معکوس کرد؛ تا قبل از عملیات بدر و خیبر، معادله به نفع مشرکین و دشمنان بود و آنها از حربه های «ضربه زدن»، «مصادره اموال» و «تنگنای اقتصادی» استفاده می کردند، اما بدر و خیبر معادله را برعکس کرد و این حربه ها را از دست آنها بیرون آورد.
درست است که دشمنان ما طی سی سال گذشته تحریم هایی را علیه ما اعمال کرده اند، اما امروز ما به موقعیتی مانند شرایط پس از خیبر رسیده ایم. یعنی موقعیت ما در برابر دشمن معکوس شده است. ما دیگر در درون خودمان از نظر امکانات نیازمند آمریکایی ها نیستیم و اگرچه در مقاطعی اذیت می شویم، اما چرخ ما نسبت به 30 سال قبل به بهترین وجه می چرخد.
اما دشمن روسیاه و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «بد محاسبه گر» از این مهم غافل است که وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران اساسا با وضعیت شعب ابیطالب قابل مقایسه نیست. امروز اساسا دشمن در مقام تحریم و تهدید نیست.
چرا که آمریکا و اقتصاد سرمایه داری از درون دچار یک زوال و فروپاشی اقتصادی است. اقتصاد غرب حتی تحمل شنیدن تهدیدهای ایران در خصوص بستن تنگه هرمز را ندارد و تهدید یک مقام نه چندان ارشد نظامی ایران قیمت نفت را یکی دو دلار بالا و پایین می کند.
غربی ها در تحلیل های درونی خود به این نتیجه رسیدهاند که با وجود این همه کشور در اطراف مرزهای ایران و همچنین نقطه نظرات مخالفی که در خصوص تحریمها از جانب کشورهایی مثل چین و روسیه مطرح می شود، اساسا فشار آوردن به جمهوری اسلامی از طریق فشارها و تحریم ها کاملا بیاساس و بی نتیجه است.

«نظام جمهوری اسلامی امروز نه تنها در شرایط شعب ابیطالب نیست، بلکه در شرایط بدر و خیبر قرار دارد.» این تبیین رهبر معظم انقلاب از وضعیت کنونی کشور است.
